یادداشت/ حامد رحیمپور
نبرد کرکوک؛ نماد رویای پوچ بارزانی
رویاپردازیهای بارزانی پس از به کنترل درآمدن کرکوک توسط دولت مرکزی عراق به خوابی آشفته تبدیل شد. بارزانی سرمست از قدرت، فراموش کرده بود که قمار تجزیه عراق نمیتواند با باخت بغداد و یا همپیمانان بغداد پایان یابد.
به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، حامد رحیمپور در یادداشتی نوشت:
کرکوک که در روزهای اخیر به نقطه جوش تنشها میان دولت مرکزی عراق و اقلیم کردستان عراق بدل شده بود در عملیاتی برق آسا و سریع دوباره تحت کنترل بغداد قرار گرفت تا رویاپردازی های بارزانی به خوابی آشفته بدل شود. واقعیت این است که استقلال اقلیم کردستان عراق بدون الحاق کرکوک به آن عملا امکانپذیر نبوده است و احتمالا حتی جذابیتی نیز برای مسعود بارزانی ندارد.
مهمترین علت این اهمیت را باید در منابع عظیم نفتی کرکوک جست که بارزانی به آن بهعنوان منبع اقتصادی استقلال اقلیم می نگریست. کرکوک همچنین بر اساس قانون اساسی عراق و تقسیمات سیاسی این کشور، جزئی از اقلیم نبود. پس از حمله داعش در سال 2014 به استان کرکوک و عقبنشینی نیروهای تیپ 12 ارتش عراق از پایگاه نظامی تل الورد و دیگر مراکز نظامی منطقه الرشاد در 25 کیلومتری جنوب غربی استان کرکوک، نیروهای پیشمرگه در این مناطق مستقر شده است و هیچگاه نیز حاضر به عقبنشینی و واگذاری این مناطق به ارتش عراق نبودند.
این تحولات همزمان با اوجگیری مواضع بارزانی در خصوص استقلال اقلیم بود بهگونهای که بارزانی وقتی کرکوک را در اختیار نیروهای نظامی خود دید، فریاد استقلالخواهی را بلندتر سر داد.
البته بارزانی سرمست از قدرت، فراموش کرده بود که قمار همهپرسی تجزیه طلبانه نمیتواند با باخت بغداد و یا همپیمانان بغداد پایان یابد زیرا عراقی که توانسته است بر داعشی که نزدیک بود در یک نصف روز بر کل کردستان عراق مسلط شود، پیروز شود، به راحتی میتواند بر مدافعان تجزیه طلبی درعراق پیروز شود. همپیمانان منطقهای عراق نیز که نمیتوانند به دلیل مخاطرات فراوان استقلال اقلیم ساکت بمانند، میدانند که چگونه این توطئه را از سر راه بردارند. کشورهای هم پیمان عراق به خوبی می دانند که جغرافیای کردستان عراق قابلیت تبدیل به یک کشور مستقل را ندارد و برای دست یابی به این قابلیت چاره ای جز توطئه علیه همسایگان و تحریک دیگر اقوام ندارد تا با بزرگ کردن قلمرو خود به آب های آزاد دسترسی داشته باشد. بنابراین طبیعی است که این کشورها برای جلوگیری از جنگ های شدیدی که این اقدام بارزانی منطقه را با آن درگیر خواهد کرد از همان ابتدا محکم بایستند و توطئه ای را که ورای آن در حمایت رژیم صهیونیستی قرار دارد در نطفه خفه کنند.
بنابراین بارزانی هم در محاسبه میزان قدرت عراق و هم درباره اندازه واکنش همپیمانان منطقهای عراق دچار خطا در محاسبه شده بود.
هرچند باید گفت پس از آزادسازی کرکوک به نظر می رسد با توجه به تجربه جنگهای داخلی عراق و اقتضائات منطقه، شاهد شکلگیری یک نبرد تمام عیار، خونین و طولانی میان نیروهای عراقی و نیروهای پیشمرگه نباشیم. کما این که اولین مواجهه جدی دولت عراق با بارزانی نشان داد که کردها در درون خود نیز اختلافات جدی درباره طرح های بارزانی دارند و از هم اکنون زمزمه ها و اتهام های خیانت را پس از نبرد کرکوک به همدیگر نسبت می دهند. دولت عراق هم احتمالا به توسعه نفوذ در کرکوک به خصوص مناطق نفتی و نظامی میاندیشد نه در اختیار گرفتن تمامی آن. نگاهی به اقدامات نظامی ارتش عراق و الحشد الشعبی طی ساعات اخیر، این امر را نشان میدهد. واقعیت این است که راه حل نهایی فتنهای که بارزانی با برگزاری همهپرسی در سوم مهرماه آغاز کرد، نظامی نیست.
2 طرف در نهایت باید دور یک میز بنشینند و با محوریت قانون اساسی (همانگونه که آیتالله سیستانی نیز به آن اشاره کردند) مشکلات را رفع کنند.
مخصوصا اکنون که با آزادسازی کرکوک عملا مُشت بارزانی در مذاکرات بسته بوده و امکان پایان دادن به این فتنه فراهم شده است. این میتواند بارزانی را در مذاکرات تا حد قابل تاملی، خلع سلاح کند.
از طرف دیگر، دولت مرکزی و گروه های سیاسی عراق به ویژه در شرایط حساس کنونی باید مراقب باشند و فریب اقدامات تحریک آمیز و سیاست های غرب در این کشور را که عمدتا برای دادن تنفس به گروه های تروریستی و تجزیه طلب صورت می گیرد، نخورند. در فضای غبارآلود شمال عراق می توان رد پای برنامههای خارجی برای تنشآفرینی در این مناقشه را مشاهده کرد. همچنان که سفارت آمریکا در بغداد در اقدامی غیرمعمول، از دولت عراق خواسته است پیشروی نیروهای خود را در کرکوک متوقف کند.
افزون بر این، جریان های داخلی به ویژه اقلیم کردستان عراق نیز یک بار برای همیشه باید این واقعیت را بپذیرند که قبل از ریشه کن شدن داعش در عراق و برقراری امنیت کامل در این کشور، فرصت خوبی برای طرح مطالبات قدیمی آن ها نیست. بارزانی باید بداند کشور عراق پس از غلبه بر نقشه جامع دشمنان که فقط عنوان بیرونی آن «داعش» بود، نیازمند همکاری مشفقانه همه اجزای آن است تا بتواند به جراحات فراوانی که متحمل شده است، مرهم باشد. خسارات جنگ سه ساله اخیر در بیشتر استانهای عراق به خصوص استانهای سنینشین نینوا، الانبار، کرکوک، دیالی و صلاحالدین آن قدر زیاد و تأسفبار است که برگرداندن شرایط زندگی میلیونها انسان به پیش از آغاز بحران بدون همراهیبخشهای مختلف عراق امکانپذیر نیست.
منطق سیاسی و انسانی حکم میکند که اگر یک گروه یا دسته یا قوم اگر اختلافی هم با حکومت مرکزی یا با دستهها و اقوام دیگر دارد، حل و فصل آن را به زمانی دیگر موکول کند. براین اساس طرح مطالبات کردی که پرچم آن را تنها یک حزب برداشته است، نمیتواند ساده تلقی شود و قومیتهای دیگر و گروههای مختلف نیز نمیتوانند این فتنهانگیزی را نادیده بگیرند و به مقابله با آن نپردازند.